شبکه های حسگر بیسیم، کاربردها و چالشها
چکیده
شبکههای حسگر بیسیم از گرههای کوچکی با قابلیتهای حسکردن، پردازش و
محاسبه کردن تشکیل شده است. پیشرفتهای اخیر در فناوری ساخت مدارهای
مجتمع در اندازههای کوچک از یکسو و توسعه فناوری ارتباطات بیسیم از سوی
دیگر زمینهساز طراحی شبکههای حس/کار بیسیم شده است. یکی از کاربردهای
اساسی این شبکهها مربوط به محیطهایی میشود که انسان نمیتواند
در آن حضور داشته باشد، مانند کف اقیانوسها یا محیطهای نظامی به علت
حضور دشمن و یا محیطهای آلوده از نظر شیمیایی و هستهای. کوچکترین نمونه
پیادهسازی سختافزاری گرههای حسگر غبار هوشمند است که یک گره یک میلیمتر
مکعبی است اما همچنان تلاش بر این است که این گرهها به قدری کوچک شوند که
بتوانند معلق در هوا باقی بمانند و به وسیله جریان هوا شناور شوند و برای
ساعتها یا روزها موارد حسشده را ارسال نمایند. امنیت در برخی کاربردهای
نظامی یک موضوع بحرانی است، مثلاً ارتباط بیسیم شبکه کار را برای
فعالیتهای امنیتی دشوارتر مینماید. همچنین در این مقاله سعی میگردد تا
با بررسی مدلها و روشهای به کار رفته به یک تحلیل جامع در خصوص کاربرد این شبکهها دست یابیم.
کلمات کلیدی
شبکه حس/کار بیسیم، حسگر، کارانداز، گره، چاهک، گره مدیر وظیفه
مقدمه
امروزه زندگی بدون ارتباطات بیسیم قابل تصور نیست. پیشرفت تکنولوژی CMOS و ایجاد مدارهای کوچک و کوچکتر باعث شده است تا استفاده از مدارهای بیسیم در اغلب وسایل الکترونیکی امروز ممکن شود. این پیشرفت همچنین باعث توسعه ریزحسگرها شده است. این ریزحسگرها توانایی انجام حسهای بیشمار در کارهایی مانند شناسایی صدا برای حسکردن زلزله را دارا میباشند. همچنین جمعآوری اطلاعات در مناطق دور افتاده و مکانهایی که برای اکتشافات انسانی مناسب نیستند را فراهم کردهاند. اتومبیلها میتوانند از ریزحسگرهای بیسیم برای کنترل وضعیت موتور، فشار تایرها، تراز روغن و . . . استفاده کنند. خطوط مونتاژ میتوانند از این حسگرها برای کنترل فرایند مراحل طول تولید استفاده کنند. در موقعیتهای راهبردی ریزحسگرها میتوانند توسط هواپیما بر روی خطوط دشمن ریخته شوند و سپس برای ردگیری هدف (مانند ماشین یا انسان) استفاده شوند. در واقع تفاوت اساسی این شبکهها ارتباط آن با محیط و پدیدههای فیزیکی است. شبکههای سنتی ارتباط بین انسانها و پایگاههای اطلاعاتی را فراهم میکند در حالی که شبکه حس/کار مستقیماﹰ با جهان فیزیکی در ارتباط است و با استفاده از حسگرها محیط فیزیکی را مشاهده کرده و بر اساس مشاهدات خود تصمیمگیری نموده و عملیات مناسب را انجام میدهند. نام شبکه حس/کار بیسیم یک نام عمومی است برای انواع مختلف که به منظورهای خاص طراحی میشود. برخلاف شبکههای سنتی که همه منظورهاند شبکههای حس/کار نوعاً تک منظوره هستند. در هر صورت شبکههای حسگر در نقاط مختلفی کاربرد دارند. برخی از این کاربردها عبارتند از صنایع نظامی مانند ردگیری اشیاء، بهداشت مانند کنترل علائم حیاتی، محیط مانند آنالیز زیستگاههای طبیعی، مصارف صنعتی از جمله عیب یابی خط تولید، سرگرمی و بازیهای مجازی و در مواردی در زندگی دیجیتالی به طور مثال ردگیری مکان پارک ماشین.
در این مقاله ضمن معرفی شبکه حس/کار و شرح ویژگیها، قابلیتها، محدودیتها و برخی کاربردهای آن به طرح موضوعات پژوهشی در این زمینه میپردازیم. در بخش دوم مقاله معرفی از شبکه حسگر و برخی ویژگیهای آن خواهیم داشت. در بخش سوم تعدادی از تعاریف کلیدی را ذکر میکنیم. سپس در بخش چهارم ساختمان داخلی گره حسگر/کارانداز را تشریح کرده و برخی از ویژگیها، کاربردها و پشته قراردادی آن را بررسی میکنیم. در ادامه موضوعات مطرح در طراحی شبکههای حس/کار را بهطور خلاصه ذکر میکنیم و در بخش ششم به شناخت و بررسی نمونه پیادهسازیشده شبکه حس/کار (ذره میکا) میپردازیم. در ابتدای بخش هفتم نرمافزارهای شبیهسازی شبکه را بررسی میکنیم و سپس خصوصیات لازم برای شبیهسازهای شبکه را مورد مطالعه قرار میدهیم. در بخش هشتم شرح میدهیم که چطور مدلهایی از شبکههای حسگر بیسیم را ایجاد میکنند و برای مثال یک مدل پیشساخته را اجرا میکنیم. در ادامه در بخش نهم گزارش نمونههایی از پیادهسازی وایجاد گرههای حسگر شرح داده شده است. در بخش دهم برخی نمونههای ایجاد شده توسط نرمافزارها را مورد بررسی قرار میدهیم و در انتها نیز به نتیجهگیری مطالب گفتهشده خواهیم پرداخت.
1- شبکه حسگر چیست؟
شبکه حسگر/کارانداز (حس/کار) شبکهای است متشکل از تعداد زیادی گره کوچک.
در هر گره تعدادی حسگر و/یا کارانداز وجود دارد. شبکه حس/کار بهشدت با
محیط فیزیکی تعامل دارد. از طریق حسگرها اطلاعات محیط را گرفته و از طریق
کاراندازها واکنش نشان میدهد. ارتباط بین گرهها
به صورت بیسیم است. هر گره به طور مستقل و بدون دخالت انسان کار میکند و
نوعاً از لحاظ فیزیکی بسیار کوچک است ودارای محدودیتهایی در قدرت پردازش،
ظرفیت حافظه، منبع تغذیه، . . . میباشد. این
محدودیتها مشکلاتی را به وجود میآورد که منشأ بسیاری از مباحث پژوهشی
مطرح در این زمینه است. این شبکه از پشته قراردادی شبکههای سنتی پیروی میکند ولی بهخاطر محدودیتها و تفاوتهای وابسته به کاربرد، قراردادها باید باز نویسی شوند.
اگرچه تاریخچه شبکههای حس/کار را به دوران جنگ سرد و ایده اولیه آن را به طراحان نظامی صنایع دفاع آمریکا نسبت میدهند ولی این ایده میتوانسته در ذهن طراحان روباتهای متحرک مستقل یا حتی طراحان شبکههای بیسیم سیار نیز شکل گرفته باشد.
2- ساختار کلی شبکه حس/کار بیسیم
قبل از ارائه ساختار کلی ابتدا تعدادی از تعاریف کلیدی را ذکر میکنیم.
- حسگر: وسیلهای که وجود شیء، رخداد یک وضعیت یا مقدار یک کمیت فیزیکی را تشخیص داده و به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند. حسگر انواع مختلف دارد مانند حسگرهای دما، فشار، رطوبت، نور، شتابسنج، مغناطیس سنج و. . .
- کارانداز: با تحریک الکتریکی یک عمل خاصی مانند باز و بسته کردن یک شیر یا قطع و وصل یک کلید را انجام میدهد.
- گره حسگر: به گرهی گفته میشود که فقط شامل یک یا چند حسگر باشد.
- گره کارانداز: به گرهی گفته میشود که فقط شامل یک یا چند کارانداز باشد.
- گره حسگر/کارانداز: به گرهی گفته میشود که مجهز به حسگر و کارانداز باشد.
- شبکه حسگر: شبکه ای که فقط شامل گرههای حسگر باشد. این شبکه نوع خاصی از شبکه حس/کاراست. در کاربردهایی که هدف جمع آوری اطلاعات و تحقیق در مورد یک پدیده میباشد کاربرد دارد. مثل مطالعه روی گردبادها.
- میدان حسگر/کارانداز: ناحیه کاری که گرههای شبکه حس/کار در آن توزیع میشوند.
- چاهک: گرهی که جمعآوری دادهها را به عهده دارد و ارتباط بین گرههای حس/کار و گره مدیر وظیفه را برقرار میکند.
- گره مدیر وظیفه: گرهی که شخصی به عنوان کاربر یا مدیر شبکه از طریق آن با شبکه ارتباط برقرار میکند. فرمانهای کنترلی و پرس و جوها از این گره به شبکه ارسال شده و دادههای جمعآوری شده به آن بر میگردد.
- شبکه حس/کار: شبکهای متشکل از گرههای حسگر و کارانداز یا حسگر/کارانداز است که حالت کلی شبکههای مورد بحث میباشد. به عبارت دیگر شبکه حس/کارشبکهای است با تعداد زیادی گره که هر گره میتواند در حالت کلی دارای تعدادی حسگر و تعدادی کارانداز باشد. در حالت خاص یک گره ممکن است فقط حسگر یا فقط کارانداز باشد. گرهها در ناحیهای که میدان حس/کار نامیده میشود با چگالی زیاد پراکنده میشوند. یک چاهک، پایش کل شبکه را بر عهده دارد. اطلاعات به وسیله چاهک جمع آوری میشود و فرمانها از طریق چاهک منتشر میشود. همانطور که در شکل (1) مشاهده میگردد مدیریت وظایف میتواند متمرکز یا توزیع شده باشد. بسته به اینکه تصمیمگیری برای انجام واکنش در چه سطحی انجام شود دو ساختار مختلف خودکار و نیمه خودکار وجود دارد که ترکیب آن نیز قابل استفاده است.
شکل (1) ساختار کلی شبکه حس/کار
ساختار خودکار: حسگرهایی که یک رخداد یا پدیده را تشخیص میدهند دادههای دریافتی را به گرههای کارانداز جهت پردازش و انجام واکنش مناسب ارسال میکنند. گرههای کارانداز مجاور با هماهنگی با یکدیگر تصمیمگیری کرده و عمل مینمایند. در واقع هیچ کنترل متمرکزی وجود ندارد و تصمیم گیریها به صورت محلی انجام میشود. شکل (2) این ساختار را نشان میدهد.
ساختار نیمه خودکار: در این ساختار دادهها توسط گرهها به سمت چاهک هدایت شده و فرمان از طریق چاهک به گرههای کارانداز صادر شود. شکل (3) این ساختار را نشان میدهد.
از طرف دیگر در کاربردهای خاصی ممکن است از ساختار بخش بندی شده یا سلولی استفاده شود که در هر بخش یک سرخوشه وجود دارد که دادههای گرههای دسته خود را به چاهک ارسال میکند. در واقع هر سرخوشه مانند یک دروازه عمل میکند.
3- ساختمان گره
شکل (5) ساختمان داخلی گره حس/کار را نشان میدهد. هر گره شامل واحد حسگر/
کارانداز، واحد پردازش دادهها، فرستنده/گیرنده بیسیم و منبع تغذیه
میباشد. بخشهای اضافی واحد متحرک ساز، سیستم مکانیاب و تولید توان نیز
ممکن است بسته به کاربرد در گرهها وجود داشته باشد. واحد پردازش داده شامل
یک پردازنده کوچک و یک حافظه با ظرفیت محدود است که دادهها را از حسگرها
گرفته و بسته به کاربرد پردازش محدودی روی آنها انجام داده و از طریق
فرستنده ارسال میکند. واحد پردازش، مدیریت هماهنگی
و مشارکت با سایر گرهها در شبکه را انجام میدهد. واحد فرستنده گیرنده
ارتباط گره با شبکه را برقرار میکند. واحد حسگر
شامل یک سری حسگر و مبدل قیاسی به رقمی است که اطلاعات قیاسی را از حسگر
گرفته و به صورت رقمی به پردازنده تحویل میدهد. واحد کارانداز شامل
کارانداز و مبدل رقمی به قیاسی است که فرمانهای رقمی را از پردازنده گرفته
و به کارانداز تحویل میدهد. واحد تأمین انرژی، توان مصرفی تمام بخشها را
تأمین می کند که اغلب یک باتری با انرژی محدود
است. محدودیت منبع انرژی یکی از تنگناهای اساسی است که در طراحی شبکههای
حس/کار همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. در کنار این بخش
ممکن است واحدی برای تولید انرژی مثل سلولهای خورشیدی وجود داشته باشد.
در گرههای متحرک واحدی برای متحرکسازی وجود دارد. مکانیاب موقعیت فیزیکی
گره را تشخیص میدهد. تکنیکهای مسیردهی و وظایف حسگری به اطلاعات مکان با
دقت بالا نیاز دارند. یکی از مهمترین مزایای شبکههای حس/کار توانایی
مدیریت ارتباط بین گرههای در حال حرکت میباشد.
شکل (4) ساختمان داخلی گره حسگر/کارانداز
3-1- ویژگی ها
وجود برخی ویژگیها در شبکه حسگر/ کارانداز، آن را از سایر شبکههای سنتی و بیسیم متمایز میکند. از آن جمله عبارتند از:
- تنگناهای سختافزاری شامل محدودیتهای اندازه فیزیکی، منبع انرژی، قدرت پردازش، ظرفیت حافظه
- تعداد بسیار زیاد گرهها
- چگالی بالا در توزیع گرهها در ناحیه عملیاتی
- وجود استعداد خرابی در گرهها
- تغییرات همبندی به صورت پویا و احیاناً متناوب
- استفاده از روش پخش همگانی در ارتباط بین گرهها در مقابل ارتباط نقطه به نقطه
- داده محور بودن شبکه به این معنی که گرهها کد شناسایی ندارند
3-2- کاربردها
کاربردها به سه دسته نظامی، تجاری و پزشکی تقسیم میشوند. سیستمهای
ارتباطی، فرماندهی، شناسایی، دیدهبانی و میدان مین هوشمند دفاعی از
کاربردهای نظامی میباشد. در کاربردهای مراقبت پزشکی، سیستمهای مراقبت از
بیماران ناتوان که مراقبی ندارند، محیطهای هوشمند برای افراد سالخورده و
شبکه ارتباطی بین مجموعه پزشکان با یکدیگر و پرسنل بیمارستان و نظارت بر
بیماران از جمله کاربردهای آن است. کاربردهای تجاری طیف وسیعی از کاربردها
را شامل میشود مانند سیستمهای امنیتی تشخیص و مقابله با سرقت، آتشسوزی
در جنگل، تشخیص آلودگیهای زیست محیطی از قبیل آلودگیهای شیمیایی،
میکروبی، هستهای، سیستمهای ردگیری، نظارت و کنترل وسایل نقلیه و ترافیک،
کنترل کیفیت تولیدات صنعتی، مطالعه در مورد پدیدههای طبیعی مثل گردباد،
زلزله، سیل و تحقیق در مورد زندگی گونههای خاص از گیاهان و جانوران و. . .
در برخی از کاربردها نیز شبکه حس/کار به عنوان گروهی از روباتهای کوچک که
با همکاری هم فعالیت خاصی را انجام میدهند استفاده میشود.
3-3- پشته قراردادی
مطابق شکل زیر پشته قراردادی از یکطرف دارای پنج لایه افقی شامل لایههای
فیزیکی، پیوند داده، شبکه، انتقال و کاربرد و از طرف دیگر دارای سه لایه
عمودی مدیریت توان، مدیریت جابجایی و مدیریت وظیفه است.
لایه فیزیکی
وظیفهاش عملیات مدولاسیون و ارسال و دریافت در سطح پایین میباشد. لایه
کنترل دسترسی رسانه باید قادر باشد با حداقل تصادم به روش پخش همگانی با هر
گره همسایه ارتباط برقرار کند. لایه شبکه وظیفه مسیردهی دادههایی که از
لایه انتقال میآید را برعهده دارد. لایه انتقال وظیفه مدیریت جریان انتقال
بستهها را در صورت نیاز کاربرد برعهده دارد.
بسته به کاربرد شبکه انواع مختلف نرمافزارهای کاربردی میتواند روی لایه کاربرد استفاده شود و خدمات مختلفی را ارائه نماید. یک زبان رویهنویسی به نام زبان وظیفه و پرسشگر حسگر پیشنهاد شده که پرسوجوها و فرمانهای آن مبتنی بر داده محوری شبکه حس/کار است. به عنوان مثال «چه تعداد لانه پرنده خالی در محدوده شمال شرقی جنگل وجود دارد» یا «اگر تا یک ساعت بعد تعداد لانههای خالی بیشتر از یک حد معینی شد اعلام شود.»
4- موضوعات مطرح
عوامل متعددی در طراحی شبکههای حس/کار مؤثر است و موضوعات بسیاری در این زمینه مطرح است که ما تنها به ذکر برخی از آنها بهطور خلاصه اکتفا میکنیم.
4-1- تنگناهای سختافزاری
هر گره ضمن اینکه باید کل اجزاء لازم را داشته باشد باید به حد کافی
کوچک، سبک و کم حجم نیز باشد. به عنوان مثال در برخی کاربردها گره باید به
کوچکی یک قوطی کبریت باشد و حتی گاهی حجم گره محدود به یک سانتیمتر مکعب
است و از نظر وزن آنقدر باید سبک باشد که بتواند همراه باد در هوا معلق
شود. در عین حال هر گره باید توان مصرفی بسیار کم، قیمت تمام شده پایین
داشته و با شرایط محیطی سازگار باشد. اینها همه محدودیتهایی است که کار
طراحی و ساخت گرههای حس/کار را با چالش مواجه میکند. ارائه طرحهای سختافزاری سبک و کم حجم در مورد هر یک از اجزای گره به خصوص قسمت ارتباط بیسیم
و حسگرها از جمله موضوعات تحقیقاتی است که جای کار بسیار دارد. پیشرفت
فناوری ساخت مدارات مجتمع با فشردگی بالا و مصرف پایین، نقش بسزایی در کاهش
تنگناهای سختافزاری دارد.
4-2-همبندی
همبندی ذاتی شبکه حس/کار، همبندی گراف است. به دلیل ارتباط بیسیم گرهها
و پخش همگانی آنها، هر گره با چند گره دیگر که در محدوده برد آن قرار
دارد ارتباط دارد. الگوریتمهای کارا در جمعآوری داده و کاربردهای ردگیری
اشیاء شبکه را درخت پوشا در نظر میگیرند. چون ترافیک به شکلی است که داده
ها از چند گره به سمت یک گره حرکت میکند. مدیریت همبندی باید با دقت انجام شود، یک مرحله اساسی مدیریت همبندی راهاندازی اولیه شبکه است گرههایی
که قبلاً هیچ ارتباط اولیهای نداشتهاند در هنگام جایگیری و شروع به کار
اولیه باید بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. الگوریتمهای مدیریت همبندی در راهاندازی اولیه باید امکان عضویت گرههای جدید و حذف گرههایی که به دلایلی از کار میافتند را فراهم کنند. پویایی همبندی از خصوصیات شبکههای حس/کار است که امنیت آن را به چالش میکشد. ارائه روشهای مدیریت همبندی پویا به طوری که موارد امنیتی را هم پوشش دهد از موضوعاتی است که جای کار زیادی دارد.
4-3- قابلیت اطمینان
هر گره ممکن است خراب شود یا در اثر رویدادهای محیطی مثل تصادف یا انفجار
بهکلی نابود شود یا در اثر تمام شدن منبع انرژی از کار بیفتد. منظور از
تحمل پذیری یا قابلیت اطمینان این است که خرابی گرهها
نباید عملکرد کلی شبکه را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع میخواهیم با
استفاده از اجزای غیر قابل اطمینان یک شبکه قابل اطمینان بسازیم. برای گره k با نرخ خرابی lk قابلیت اطمینانبا فرمول ذیل مدل میشود. که در واقع احتمال عدم خرابی است در زمان t بهشرط اینکه گره در بازه زمانی (0,t) خرابی نداشته باشد. به این ترتیب هرچه زمان میگذرد احتمال خرابی گره بیشتر میشود.
4-4- مقیاس پذیری
شبکه باید هم از نظر تعداد گره و هم از نظر میزان پراکندگی گرهها،
مقیاس پذیر باشد. بهعبارت دیگر شبکه حس/کار از طرفی باید بتواند با تعداد
صدها، هزارها و حتی میلیون ها گره کار کند و از طرف دیگر، چگالی توزیع
متفاوت گرهها را نیز پشتیبانی کند. چگالی طبق فرمول پایین محاسبه میشود که بیانگر تعداد متوسط گرههایی است که در برد یک گره نوعی (مثلادایره ای با قطر10 متر) قرار میگیرد.
A: مساحت ناحیه کاری، N: تعداد گره در ناحیه کاری و R: برد ارسال رادیویی است. در بسیاری کاربردها توزیع گرهها اتفاقی صورت میگیرد و امکان توزیع با چگالی مشخص و یکنواخت وجود ندارد یا گرهها در اثر عوامل محیطی جابجا میشوند. بنابراین چگالی باید بتواند از چند عدد تا چند صد گره تغییر کند. موضوع مقیاس پذیری به روشها نیز مربوط میشود برخی روشها ممکن است مقیاس پذیر نباشد یعنی در یک چگالی یا تعداد محدود از گره کار کند. در مقابل برخی روشها مقیاس پذیر هستند.
4-5- قیمت تمام شده
چون تعداد گرهها زیاد است کاهش قیمت هر تک گره اهمیت زیادی دارد. تعداد گرهها گاهی تا میلیونها میرسد که در این صورت کاهش قیمت گره حتی به مقدار کم، تأثیر قابل توجهی در قیمت کل شبکه خواهد داشت.
4-6- شرایط محیطی
طیف وسیعی از کاربردهای شبکههای حس/کار مربوط به محیطهایی است که انسان نمیتواند
در آن حضور داشته باشد. مانند محیط های آلوده از نظر شیمیایی، میکروبی،
هستهای و یا مطالعات در کف اقیانوسها، فضا و یا محیطهای نظامی به علت
حضور دشمن و یا در جنگل و زیستگاه جانوران که حضور انسان باعث فرار آنها
میشود. در هر مورد، شرایط محیطی باید در طراحی گرهها در نظر گرفته شود، مثلاً در دریا و محیطهای مرطوب گره حسگر در محفظهای که رطوبت را منتقل نکند قرار میگیرد.
4-7- رسانه ارتباطی
در شبکههای حس/کار ارتباط گرهها به صورت بیسیم
و از طریق رسانه رادیویی، فرو سرخ (مادون قرمز)، یا رسانههای نوری دیگر
صورت میگیرد. البته ارتباط فروسرخ ارزانتر و ساختنش آسانتر است ولی فقط در
خط مستقیم عمل میکند.
4-8- توان مصرفی گره ها
گرههای شبکه حس/کار باید توان مصرفی کمی داشته باشند. گاهی منبع تغذیه یک
باتری 2/1 ولت با جریان 5/0 آمپر ساعت است که باید توان لازم برای مدت
طولانی مثلاً 9 ماه را تأمین کند. در بسیاری از کاربردها باتری قابل تعویض
نیست. لذا عمر باتری عملاً عمر گره را مشخص میکند. به علت اینکه یک گره علاوه بر گرفتن اطلاعات (توسط حسگر) یا اجرای یک فرمان (توسط کارانداز) به عنوان رهیاب نیز عمل میکندبد عمل کردن گره باعث حذف آن از همبندی شده و سازماندهی مجدد شبکه و مسیردهی مجدد بسته عبوری را در پی خواهد داشت. در طراحی سختافزار
گرهها استفاده از طرحها و قطعاتی که مصرف پایینی دارند و فراهمکردن
امکان حالت خواب برای کل گره یا برای هر بخش به طور مجزا بسیار مهم خواهد
بود.
4-9- افزایش طول عمر شبکه
طول عمر شبکههای حس/کار نوعاً کوتاه میباشد زیرا طول عمر گرهها به علت
محدودیت انرژی منبع تغذیه کوتاه است. علاوه بر آن گاهی موقعیت ویژه یک گره
در شبکه مشکل را تشدید میکند. مثلاً گرهی که در
فاصل یک قدمی چاهک قرار دارد از یک طرف به خاطر بار کاری زیاد خیلی زود
انرژی خود را از دست میدهد و از طرفی از کار افتادن آن باعث قطع ارتباط
چاهک با کل شبکه شده و از کار افتادن کل شبکه میشود. برخی راهحلها به
ساختار شبکه بر میگردد، مثلاً در مورد مشکل فوق استفاده از ساختار خودکار
راهکار مؤثری است. به علت اینکه در ساختار خودکار بیشتر تصمیمگیریها
به طور محلی انجام میشود ترافیک انتقال از طریق گره بحرانی کم شده، طول
عمر آن و در نتیجه طول عمر شبکه افزایش مییابد. مشکل تخلیه زود هنگام
انرژی در مورد گرههای نواحی کم تراکم در توزیع غیر یکنواخت گرهها نیز صدق
میکند. در اینگونه موارد داشتن یک مدیریت توان
در داخل گرهها و ارائه راهکارهای توان آگاه به طوری که از گرههای بحرانی
کمترین استفاده را انجام دهد، مناسب خواهد بود. این موضوع نوعی به
اشتراکگذاری منابع محسوب میشود لذا در صورت داشتن مدیریت وظیفه و مدیریت
توان مناسب توزیع با چگالی زیاد گرهها در میدان حسگر/ کارانداز طول عمر
شبکه را افزایش میدهد. ارائه الگوهای ساختاری مناسب و ارائه روشهای مدیریتی و الگوریتمهای توان آگاهبا هدف افزایش طول عمر شبکه حس/کار از مباحث مهم تحقیقاتی است.
4-10- ارتباط بیدرنگ و هماهنگی
در برخی کاربردها مانند سیستم تشخیص و جلوگیری از گسترش آتشسوزی یا سیستم
پیشگیری از سرقت، سرعت پاسخگویی شبکه اهمیت زیادی دارد. در نمایش بیدرنگ
فشار بر روی پایشگر بستههای ارسالی باید به طور لحظهای روزآمد باشند.
برای تحقق بیدرنگی سیستم یک روش این است که برای بستههای ارسالی یک ضرب
الاجل تعیین شود و در لایه کنترل دسترسی رسانه بستههای با ضرب الاجل
کوتاهتر زودتر ارسال شوند. مدت ضربالاجل به کاربرد آن بستگی دارد. مسأله
مهم دیگر تحویل گزارش رخدادها به چاهک، یا کارانداز ناحیه، به ترتیب وقوع
آنهاست. در غیر این صورت ممکن است شبکه واکنش درستی انجام ندهد. نکته دیگر
هماهنگی کلی شبکه در ارتباط با گزارشهایی است که در مورد یک رخداد از
حسگرهای مختلف به کاراندازهای ناحیه مربوطه داده میشود.
به عنوان مثال در یک کاربرد نظامی فرض کنید حسگرهایی جهت تشخیص حضور
یگانهای پیاده دشمن و کاراندازهایی جهت نابودی آن در نظر گرفته شده است.
چند حسگر حضور دشمن را به کاراندازها اطلاع میدهند. شبکه باید در کل منطقه، عملیات را به یکباره شروع کند. در غیر این صورت با واکنش اولین کارانداز، سربازان دشمن متفرق شده و عملیات با شکست مواجه میشود. به هرحال موضوع ارتباط بیدرنگ و هماهنگی در شبکههای حس/کار بخصوص در مقیاس بزرگ و شرایط نامطمئن همچنان از مباحث تحقیقاتی است.
4-11- امنیت و مداخلات
موضوع امنیت در برخی کاربردها بخصوصدر کاربرد های نظامی یک موضوع بحرانی است و بهخاطر برخی ویژگیها شبکههای حس/کار در مقابل مداخلات آسیبپذیرتر هستند. یک مورد بیسیم بودن ارتباط شبکه است که کار دشمن را برای فعالیت های ضد امنیتی و مداخلات آسانتر میکند. مورد دیگر استفاده از یک فرکانس واحد ارتباطی برای کل شبکه است که شبکه را در مقابل استراق سمع آسیب پذیر میکند. مورد بعدی ویژگی پویایی همبندی است که زمینه را برای پذیرش گرههای دشمن فراهم میکند.
اینکه قراردادهای مربوط به مسیردهی، کنترل ترافیک و لایه کنترل دسترسی
شبکه سعی دارند باهزینه و سربار کمتری کار کنند مشکلات امنیتی بهوجود
میآورد. مثلاً برای شبکههای حسگر در مقیاس بزرگ
برای کاهش تأخیر بستههایی که در مسیر طولانی در طول شبکه حرکت میکنند، یک
راه حل خوب اولویت مسیردهی به بستههای عبوری میباشد. همین روش باعث میشود
حملههای سیلی مؤثرتر باشد. یکی از نقاط ضعف شبکه حس/کار کمبود منبع انرژی
است و دشمن می تواند با قرار دادن یک گره مزاحم که مرتب پیغام های بیدار
باش به صورت پخش همگانی با انرژی زیاد تولید میکند باعث شود بدون دلیل گرههای همسایه از حالت خواب خارج شوند. ادامه این روند باعث به هدر رفتن انرژی گرهها شده و عمر آنها را کوتاه میکند. با توجه به محدودیتها باید دنبال راهحلهای ساده و کارا مبتنی بر طبیعت شبکه حس/کاربود. به طور مثال گرهها با چگالی بالا میتوانند توزیع شوند و هر گره دارای اطلاعات کمی است یا اینکه دادهها در یک مدت کوتاه معتبرند. از این ویژگیها میتوان
به عنوان یک نقطه قوت در رفع مشکلات امنیتی استفاده کرد. اساساًًًًًًًًٌ
چالشهای زیادی در مقابل امنیت شبکه حس/کاروجود دارد و مباحث تحقیقاتی مطرح
در این زمینه گسترده و پیچیده است.
4-12- عوامل پیش بینی نشده
یک شبکه حسگر کارانداز تابع تعداد زیادی از عدم قطعیتها است. عوامل طبیعی
غیر قابل پیش بینی مثل سیل زلزله، مشکلات ناشی از ارتباط بیسیم و اختلالات رادیویی، امکان خرابی هر گره، عدم درجهبندی حسگرها، پویایی ساختار و مسیردهی شبکه، اضافه شدن گرههای جدید و حذف گرههای قدیمی، جابجایی گرهها به طور کنترلشده یا در اثر عوامل طبیعی و غیره. سؤال مطرح این است که در چنین شرایطی چگونه میتوان
چشماندازی فراهم کرد که از دیدگاه لایه کاربرد شبکه یک موجودیت قابل
اطمینان در مقیاس بزرگ دارای کارآیی عملیاتی مشخص و قابل اعتماد باشد. با
توجه به اینکه شبکههای حسگر کارانداز تا حدود
زیادی به صورت مرکزی غیر قابل کنترل هستند و به صورت خودکار یا حداقل نیمه
خودکار عمل میکنند باید بتوانند با مدیریت مستقل بر مشکلات غلبه کنند. از
این رو باید ویژگیهای خود بهینه سازی، خود
سازماندهی و خود درمانی را داشته باشند. اینها از جمله مواردی هستند که
بحث در مورد آنها آسان ولی تحقق آن بسیار پیچیده بوده و از جمله موارد
تحقیقاتی میباشند.
5- نمونه پیادهسازی شده شبکه حس/کار
در این بخش از مقاله سعی میکنیم تا با شناخت و بررسی یکی از کاربردهای
این شبکه مفاهیم بیان شده را از جنبههای دیگر نیز مورد بررسی قرار دهیم.
یک نمونه از پیاده سازی سختافزاری گرههای حسگر ذره میکادانشگاه برکلی امریکا است. این نمونه، یک واحد حس/کار کوچک (چندین اینچ مکعب) با یک واحد پردازنده مرکزی، منبع تغذیه، رادیو و چندین عنصر حسگر اختیاری میباشد. پردازشگر آن یک پردازنده 8 بیتی از خانواده اتمل میباشد همراه با 128 کیلو بایت حافظه، 4 کیلو بایت RAM برای داده، 512 کیلو بایت حافظه درخشی. این پردازنده فقط کمینهای از مجموعه دستورالعملهای RISC
را بدون عمل ضرب، انتقال با طول متغیر و چرخش پشتیبانی میکند. رادیوی آن
یک رادیوی مصرف پایین916 مگاهرتز روی یک کانال تسهیم شده منفرد با محدوده
نزدیک به 12 متر میباشد. رادیو در حالت دریافت 4/8 میلی آمپر، در حالت ارسال تا 12میلی آمپر و در حالت خواب 5 میکرو آمپر مصرف جریان دارد.
ذره میکا در اندازههای مختلف وجود دارد. کوچکترین آن اغلب به عنوان غبار هوشمند شناخته میشود. طرح پژوهشی غبار هوشمند که به وسیله پروفسور پیتسترو کان رهبری و هدایت میشود موفق به دستیابی حدی برای اندازه ومصرف توان در گرههای حسگر خود مختار شده است. کاهش اندازه برای ساختن گرههای ارزان و البته تسهیل گسترش آن بسیار مهم است. گروه تحقیقاتی امیدوارند که ضمن حفظ مؤثر تواناییهای حسگری و ارتباطی بتوانند موارد لازم حسگری، مخابره اطلاعات و محاسبات سختافزاری همراه با منبع تغذیه را در اندازهای در حدود چند میلیمتر مکعب فراهم کنند. این گره میلیمتر مکعبی غبار هوشمند نام دارد که حقیقتاً قلمرو موضوعات ممکنشدنی است. چنانکه نمونههای آتی آن میتواند به قدری کوچک باشد که معلق در هوا باقی مانده و به وسیله جریان هوا شناور شود و برای ساعت ها یا روزها موارد حس شده را ارسال کند. غبار هوشمند میتواند اطلاعات را با استفاده از یک فناوری بازتابنده نوری جدید، به صورت غیر فعال ارسال کند. این یک راه معقول و ارزان را برای وارسی یک حسگر یا تأیید دریافت اطلاعات فراهم میکند. ارسال نوری فعال نیز ممکن است اما اتلاف انرژی بیشتری دارد.
شکل (7) ساختار داخلی غبار هوشمند
6- بررسی نرمافزارهای شبیهسازی شبکه
امروزه فناوری شبیهسازی
به طرز موفقیت آمیزی در جهت مدلسازی، طراحی و مدیریت انواع سیستمهای
هوشمند به کار گرفته شده و در این راستا ابزارها و تکنیکهای متعددی خلق
شده که به طور مثال میتوان به تکنیک شبیهسازی رویدادگردان اشاره کرد که اساس عملکرد بسیاری ازشبیهسازهای نوین میباشد. کاربرد شبیهسازی در مورد شبکههای ارتباطی نیز سابقهای 15 ساله دارد که هنوز هم در حال رشد میباشد. دلایل استفاده از شبیهسازی در این حوزه را میتوان در دو مورد خلاصه کرد:
- پیدایش و گسترش شبکههایی با فناوری پیچیده
- خلق ابزارها و نرم افزارهای خاص شبیهسازی شبکهها
نرمافزارهای شبیهساز شبکه توانایی شبیهسازی شبکههای ارتباطی را بدون نیاز به کدنویسی و معمولاً از طریق واسطهای گرافیکی فراهم میکنند. وجود عناصر شبیهسازی شدهای متناظر با عناصر واقعی مانند راهیابها و سوئیچها در این گونه موارد علاوه بر بالابردن دقت، باعث افزایش سهولت و سرعت در فرآیند شبیهسازی میشود و به این ترتیب برای کاربران نا آشنا با فن برنامهنویسی بسیار مناسب میباشد. خصوصیات شبیهسازهای شبکه عبارتند از:
6-1- انعطاف در مدلسازی
کاربر باید قادر باشد انواع جدیدی از منابع معمول شبکه همچون گرهها، پیوندها و قراردادها را به مجموعه موجود در شبیهساز بیفزاید.
6-2- سهولت در مدلسازی
وجود واسط گرافیکی و امکان مدلسازی به صورت ساختیافته، به شکلی که
مدلهای پیچیده بر اساس مدلهای ساده طرح شوند و همچنین قابلیت استفاده
مجدد از پودمانها از خصوصیاتی میباشد که باعث تسریع در فرآیند شبیهسازی میگردند.
6-3- اجرای سریع مدلها
زمان پردازش در شبیهسازیهای بزرگ برای شبکههایی با تعداد زیاد گره بسیار مهم میباشد که لازمه آن مدیریت صحیح حافظه میباشد.
6-4- قابلیت مصورسازی
نمایش گرافیکی عناصر شبکه در حال تبادل پیغام ها با یکدیگر به رفع خطاهای شبیهسازی و درک نحوه کارکرد آن بسیار کمک میکند. در برخی نرم افزارهای شبیهساز، اجرای مصورسازی همزمان با اجرای شبیهساز و در برخی دیگر پس از انجام آن و به صورت Play Back انجام میگیرد.
6-5- قابلیت اجرای مجدد و تکراری شبیهسازی
هدف از انجام شبیهسازی به طور عمده تحقیق تأثیر یک یا چند پارامتر (برای مثال متوسط طول بستهها و یا ظرفیت میانگیرها) بر کارآیی شبکه میباشد و به همین خاطر تکرارپذیری، یک شرط لازم برای این نرم افزارها میباشد. در مجموع باید توجه داشت که خلق یک شبیهساز شبکه دقیق و معتبر مستلزم بهکارگیری فناوری شبیهسازی در کنار دانش شبکه و قراردادهای آن میباشد.
البته در کنار خصوصیات فوق وجود برخی قابلیتها بر ارزش هر ابزار شبیهساز
خواهد افزود که از آن میان میتوان به چند مورد اشاره ذیل اشاره کرد:
- وجود پودمانهای درونی از پیش آماده شده متناظر با عناصر و قراردادهای شبکه.
- وجود یک مولد عدد تصادفی و در شکلهای پیشرفته تر قابلیت خلق کمیتهای با توزیع های تصادفی گوناگون چرا که اغلب رخدادها در یک فرآیند شبیهسازی اعم از تولید و ارسال بستهها و یا ایجاد خرابی در آنها، از نوع فرآیندهای تصادفی میباشند.
- حمایت از کاربران برای بهنگامسازیهای بموقع (بخصوص در مورد قراردادهای جدید) به همراه مستندات کامل و گویا.
- ارائه گزارشهایی از پارامترهای کارآیی شبکه (نرخ خروجی، بهرهوری، تأخیر انتقال، . . . ) در قالب ارقام و منحنیها به همراه امکان انجام عملیات آماری روی نتایج از دیگر ویژگیهای مثبت یک شبیهساز میباشد.
7- مدل سازی شبکههای بیسیم
در این بخش چگونگی ساخت و اجرای مدلهایی از شبکههای حسگر بیسیم را بررسی مینماییم. این یک مدل ساده شده از یک سیستم متمرکز صوتی است که در آن از میدانی از گرههای حسگر استفاده میکند که یک صدا را شناسایی و به وسیله پیام رادیویی به مرکز گزارش میکند تا موقعیت صدا را مثلث بندی کند. شکل 8 نشان میدهد
که این مدل شامل حسگر بیسیم، دو مدل کانال (یک مدل کانال رادیویی و یک
مدل کانال صوتی) یک تعدادی یادداشت (متون شرح دهنده مدل) و عاملهایی در
مدل است.
شکل (8) نمایش Visualsense از مدل بیسیم تشخیص صوت
هر یک از این مؤلفهها یک نقش در مدل ایفا میکند. هدایت کننده در اجرای مدل پا به میان میگذارد. مدلهای کانال با ارتباط میان عاملها سر و کار دارد. عاملها سیگنالهایی از طریق کانال میفرستند و دریافت میکنند.
این مدل قابل اجرا است. روی مثلث قرمز رنگ در نوار ابزار کلیک کنید، در نتیجه
عامل منبع صوت (که با دوایر متحدالمرکز شفاف نمایش داده شده است) در یک
الگوی دایرهای شروع به حرکت میکند که به وسیله یک فلش آبی رنگ در شکل 9
نمایش داده شده است. عامل منبع صوت رویدادهایی از طریق مدل کانال صوتی
منتشر میکند.
این رویدادها با یک تأخیر زمانی که بستگی به فاصله میان گرههای دایرهای آبی رنگ دارد، منتشر میشود. موقعی که این گرهها صدا را شناسایی میکنند، آنها یک سیگنال رادیویی از طریق مدل کانال رادیویی پخش میکنند و شمایلهای آنها به رنگ قرمز تغییر میکند تا به طور گرافیکی نشان دهد که آنها این کار را انجام دادهاند. سیگنالهای
رادیویی شامل یک مهر زمانی رویداد صوتی شناسایی شده است. عامل مثلثی در
مرکز (که با یک شمایل سبز رنگ نشان داده است) این سیگنال رادیویی را دریافت
میکند (اگر در برد فرستنده باشد)، و مهرهای زمانی را برای تخمین موقعیت منبع صوت استفاده میکند. سپس موقعیت را ترسیم میکند، نتیجه در نمودار شکل 9 نشان داده شده است.
8- چند مثال و کاربرد
در ادامه گزارش نمونههایی از پیاده سازی و ایجاد گرههای
حسگر شرح داده شده است. چندین عامل مؤثر در تحلیل یک شبکه دخالت دارد
مانند عمر باتری و محدوده سیگنال وسیله مورد استفاده، همراه با در نظر
گرفتن عواملی که میتوانند اثر منفی در استفاده مفید از حسگرها داشته
باشند. در این ابزار شبیهسازی شبکههایی با گسترش قابلیتهای حسگری نیز ممکن است. چنین قابلیتهایی شامل شناسایی زمین لرزه یا صدا و الگوریتمهای مکانیابی همراه با بررسی داده در شبکههای حسگری است و بسیاری کاربردها که با افزایش آگاهی ما در مورد ارتباطات بیسیم ممکن خواهد شد. همانطور که قبلاَ گفته شد شبکههای حسگر کاربردها و قابلیتهای فراوانی دارند که به نظر میرسد این تنوع استفاده از آنها واقعاَ نامحدود است. حال برای اینکه شبکهای کاراتر داشته باشیم بایستی واکنش گرهها را کامل بفهیم همراه با اینکه آنها چگونه با هم کار میکنند. همچنین مهم است که ما بدانیم: نخست دلایلی که شبکه حسگر شکست میخورد و دوم تواناییهای توسعه یافته شبکه حسگری. در طراحی مدل شبکههای حسگر، فاکتورهای مزبور باید به عنوان کارهایی که قبل از یک شبیهسازی صحیح، کامل شوند در نظر گرفته شود. کارهایی که باید انجام شود فهرستوار چنین است:
- فهمیدن تعامل (واکنش) در شبکههای حسگر
مدیریت داده از طریق ارتباط بیسیم و کانال بیسیم و پیکربندی درگاهها
- نقایص شبکههای حسگر
تأثیر از دسترفتن توان، شدت صوت، تأثیر بیرونی، منابع فشرده شده روی گرههای حسگر در محیطهای چندگانه
- تواناییهای توسعه یافته شبکههای حسگر
علاوه بر پردازش و حسکردن خصوصیاتی نظیر لرزش، صوت، فروسرخ، حرکت و افزودن پردازش داده همراه با الگوریتمهای ردگیری حرکت و صدا، مدل کردن یک شبیهساز شبکه حسگر آغاز میشود.
9- نمونه های ایجاد شده توسط نرم افزار
در این بخش برخی نمونههای ایجاد شده توسط نرمافزارها را مورد بررسی قرار میدهیم.
9-1- غرق سازی
ابتدا، یک ارزیابی از یک الگوریتم برای پرسش های رادیویی بهطور مؤثر در شبکه حسگر تشریح میشود. برای دستیابی به همه گرهها، موقعی که یک گره حسگر یک پیام رادیویی را دریافت میکند،
ممکن است پیام را تکرار کند. مقصود کاهش تعداد چنین تکرار های مورد نیاز
برای نفوذ کردن در شبکه است. یک تصویر از یکی از آزمایش های اجرا شده در
شکل10 نشان داده شده است. در این تصویر، هر دایره یک گره حسگر را نمایش میدهد. در مرکز دایره یک شمایل برای نمایش یک آنتن است. این موقعیت فرستنده و گیرنده را برای گره نمایش میدهد. گرههای حسگر به طور تصادفی پخش می شوند (یک عامل در کتابخانه برای درک پخش تصادفی فراهم شده است).
اجرای این مدل تعداد ثابتی از پرسشها را انتشار میدهد
که به عنوان یک پارامتر مدل، از طریق شبکه حسگر مشخص شده است. در این
آزمایش گره پایه با دایره رنگ سبز نیمه شفاف در شکل 10 نمایش داده شده است
که یک پرسش را به طور متناوب منتشر میکند. در ابتدا همه گرهها این پرسش را به محض شنیدن آن تکرار میکنند. به هر حال همچنان که اجرا پیش میرود، گرهها همبندی شبکه اطراف آنها را یاد میگیرند و مبتنی بر الگوریتم توزیعشده تصمیم به ادامه تکرار یا توقف آن میگیرند. گرههایی با شمایل قرمز رنگ در شکل 10، گرههایی هستند که تکرار میکنند در حالی که گرهها با شمایل آبی تکرار را انجام نمی دهند، بعد از آن الگوریتم همگرا شده است.
در این آزمایش، گرههای
حسگر ارسال را از طریق یک کانال رادیویی بدون تأخیر زمانی و بدون هیچ نوفه
و اتلافی انجام می دهند. برد انتشار از گره حسگر، پارامتری از گره است و
با شمایل دایره ای نشان داده میشود و در شکل10 برای همه گرهها یکسان است و می تواند به آسانی تغییر داده شود.
شکل (10) تصویری از مثال غرقسازی
9-2- مثلث بندی
در این مثال یک مدل از منبع توان (باتریها) گرههای حسگر با یک مدل از یک سناریویی که گرههای صوتی با هم برای تصمیمگیری موقعیت منبع صوت بهوسیله مثلثبندی همکاری میکنند، تزویج میشوند (شکل 11).
در این مثال یک مجرای صوتی سیگنالهای یک منبع متحرک را حمل میکند و گرههای حسگر آن را از طریق یک مجرای رادیویی انتقال میدهند. مجرای صوتی تأخیر انتشار را در نظر میگیرد در حالی که مجرای رادیویی به عنوان لحظهای مدل میشود، شبیه به مدل مثال غرقسازی که در بالا شرح داده شد. همانند آن مثال، شمایلهای دایرهای گرهها برد ارسال خود را نمایش میدهند.
مجرای صوتی سیگنالها را از یک منبع صوت متحرک به گرههای حسگر حمل میکنند. موقعی که یک گره حسگر یک سیگنال صوتی را کشف میکند، مشاهده (زمان کشف و موقعیت گره حسگر) را از طریق مجرای رادیویی منتشر میکند. یک عامل ردیاب صوت مشاهدات را جمع آوری کرده زمان و موقعیت انتشار صوت از منبع متحرک را محاسبه میکند.
9-3- پایش ترافیک
اغلب شبکههای حسگر بسیار پویا هستند. اشیاء به وسیله رفت و آمد یک شبکه حسگر نظارت میشوند و ممکن است در اطراف یک میدان حسگر حرکت کنند. گرههای حسگر جدید میتوانند به شبکه ملحق شوند و موقعی که باتری یک گره حسگر تخلیه میشود آن شبکه را ترک میکند.
یک مدل طبیعی از چنین شبکههای حسگر پویایی باید از تغییرات در شبکه پشتیبانی کند نه فقط در همبندی اتصال داخلی، بلکه در مجموعه مؤلفههای موجود در شبکه. بهطوریکه قبلاً مشاهده شد، Ptolemy II
برای تغییر در ساختار مدل پشتیبانی دارد. ما با مثال نشان میدهیم که چه
طور این مدلسازی شبکه حسگر با کاربرد پایش ترافیک به کار گرفته میشود.
حسگرها در امتداد جاده برای جمع آوری اطلاعات که به پایگاه اصلی برای تحلیل بیشتر فرستاده میشود، توزیع میشوند. برای مدلسازی و شبیهسازی چنین شبکهای ما ابتدا یک مدل برای میدان حسگر میسازیم که شامل یک مؤلفه برای هر گره حسگر و مجراها میباشد. (یک مجرای بیسیم برای انتقال میان حسگرها و یک مجرای صوتی برای انتشار سیگنال از وسایل عبوری در حسگرها).
برای اینکه رفتار شبکه را شبیهسازی
کنیم علاوه براین به یک مدل محرک برای تولید ورودی ترافیک به میدان حسگر
نیاز داریم. سؤال این است که چه نوع از ورودی باید برای مدل محرک در میدان
حسگر فراهم گردد؟ به طور مشخص یک ماشین است که در امتداد جاده در یک کران و
حاشیه وارد میشود. در این جهت، محرک واقعاً یک مدل ماشین (اتومبیل) اضافه شده به میدان حسگر است. از آنجایی که ماشینها میتوانند
در هر زمان وارد یک منطقه شده و پس از مدتی آن را ترک کنند، میسر نخواهد
بود تا آنها به طور ایستا در میدان حسگر مدل شوند. برای نگهداری ساختار
پویا به علت ورود و خروج ماشین ها، ما از یک عامل مرتبه بالا استفاده می
کنیم. چنین عاملی مدل دیگری که محاسبهاش را معین میکند،
در بر میگیرد و در طول اجرای مدل نگهداریشده میتواند به طور پویا تغییر
داده شود. عامل مرتبه بالا دو ورودی دارد، با اولین ورودی داده را دریافت
میکند که مدل نگهداشته شده باید پردازش شود و ورودی دوم تغییرات مدل را در مدل نگهداشته جاری دریافت میکند. تغییرات مدل میتواند مؤلفههای جدیدی از قبیل عاملهای مدلسازی ماشینها را اضافه کند. همچنین مؤلفههای موجود و اتصالات را حذف یا اضافه کنند.
زمانیکه اجرا شروع میشود عامل سطح بالا یک مدل درون تهی دارد. ابتدا یک تغییر مدل را برای ساخت میدان حسگر دریافت میکند، بعد از تغییر به کار برده شده، اجرا با هیچ وسیله نقلیهای ادامه پیدا نمیکند. هنگامی که مدل ترافیک تصمیمگیری میکند که ورود ماشین به میدان به وجود آید، یک مدل ماشین را تولید میکند و به عامل مرتبه بالا آن را میفرستد، سپس مدل نگهداشته شده را برای قراردادن مدل ماشین تغییر میدهد. اجرا با حرکت ماشین در منطقه بر طبق برنامه رانندگی ادامه مییابد و حسگر در مسیرش بهوسیله مجرای صوتی کشف میکند که آیا یک عبور اتومبیل وجود دارد یا خیر. اگر یک ماشین را شناسایی کند، حسگر دادهای را به پایگاه اصلی میفرستد.
9-4- گمشده جنگی در منطقه دشمن و تعقیب کننده
در این مثال یک گره بیسیم گمشده جنگی را در میدان حسگرها شناسایی میکند (شکل 13) ، حسگرها در میدان با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند تا یک درخت پوشا از گره ریشه (جایی که گمشده جنگی به آن نزدیک میشود) به گرههایی که یک جهش از گره ریشه و مانند آن هستند، بسازند. موقعی که حسگر گمشده جنگی را شناسایی میکند، خودش را به عنوان ریشه قرار میدهد و یک پیامی را به گرههای همسایهاش پخش میکند.
پیام شامل زمانی است که گمشده جنگی شناسایی میشود، موقعیت و عمق که برای گره ریشه از حسگرها صفر است. سپس کنترل میکند
که آیا گره ریشه از آخرین بار تغییر داده شده (به وسیله کنترل زمان
شناسایی) یا که یک مسیر کوتاهتر به گره ریشه وجود دارد. اگر چنین است، زمان
شناسایی شده را ثبت میکند و اطلاعات گره پدرش را بهروزرسانی میکند (موقعیت و عمق در درخت) و یک پیام را که شامل زمان شناسایی، موقعیت و عمق در درخت است، به گرههای همسایه آن ارسال میکند. با انجام این کار در شبکه حسگر یک درخت پوشا به طور توزیع شده ساخته میشود و حسگرها بر طبق فاصلهای
که از گره ریشه دارند، نمایهگذاری میشوند. اگر گمشده جنگی حرکت کند ممکن
است به وسیله حسگرهای دیگر شناسایی شود و درخت به طور پویا تغییر میکند.
شکل (12) تصویری که میدان حسگرها را به همراه مجراها و. . . نمایش میدهد
شمایل
قرمز رنگ میان حسگرها تعقیب کننده است و شمایل سبز رنگ گمشده جنگی است.
موقعی که یک گره حسگر نشانهای از درگاه سیگنال (که برای دریافت سیگنال از
تعقیب کننده یا گمشده جنگی استفاده میشود) را دریافت میکند، تشخیص میدهد
که چه کسی سیگنال را فرستاده (با بررسی سرآیند سیگنال). اگر از گمشده جنگی
ارسال شده، گره خودش را به عنوان گره ریشه بعدی مینشاند و یک پیام را
برای بهروزرسانی درخت انتشار میدهد و در غیر اینصورت پیامی به تعقیبکننده ارسال میکند تا موقعیت گره منشأ یا گره پدر را تشخیص دهد و تعقیبکننده با این اطلاعات به سمت گمشده جنگی حرکت خواهد کرد.
هنگام دریافت نشانه از درگاه ورودی که برای دریافت پیام از دیگر حسگرها استفاده میشود، بررسی میکند که آیا گره ریشه تغییر کرده یا یک مسیرکوتاهتر وجود دارد. اگر چنین است بهروزرسانی را انجام میدهد و یک پیام را انتشار میدهد، در غیر این صورت پیام را مصرف میکند. تعقیب کننده از گره آخر درخت پوشا به طرف گره پدرش برای ردیابی گمشده جنگی حرکت میکند.
9-5- جهان کوچک
این مثال شبکه حسگری را نشان میدهد که هر گره مجدداً اولین پیامی را که دریافت میکند انتشار میدهد (شکل 13). یک مؤلفه به نام آغازگر یک پیام را منتشر میکند و مدل تعداد گرههایی را که پیام را بعد از یک جهش، بعد از دو جهش و همینطور الی آخر دریافت میکنند، نگهداری و یک نمودار میلهای رسم میکند.
شکل (13) تصویری از مدل Small World
هنگامیکه مدل را اجرا می کنید، آغازگر یک پیام را منتشر خواهد کرد. یک گره زمانی قرمز خواهد شد که پیام را در اولین جهش دریافت کند و در صورتی که پیام را بیش از یک جهش دریافت کند گره سبز میشود و اگر هیچ پیامی را دریافت نکند سفید خواهد ماند.
نتیجهگیری
شبکه حس/کار به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مطرح در حوزه شبکههای
کاربردی مطرح میباشد. مسأله محدود بودن توان و انرژی گرههای حسگر از
مهمترین و پایهایترین مسائل در برخورد با چنین شبکههایی میباشد که
راهحل مناسب برای رفع این مشکل به نوع و کاربرد شبکه بستگی دارد که این
موضوع میتواند به عنوان تحقیقات آتی مدنظر قرار
گیرد. لازم به ذکر است که گرههای شبکه حس/کار باید توان مصرفی کمی داشته
باشند که البته باید توان لازم برای مدت طولانی مثلاً 9 ماه را تاًمین کند.
روش خود وفقدهی که مورد استفاده منبع برق است یکی از روشهای
پیشنهادی برای کاهش مصرف انرژی است. این روش پیشنهادی همچنین باعث بهبود
تعداد گرههای فعال و تخصیص زمان مساوی برای هر گره برای حسکردن و
محاسبهکردن میشود. این روش علاوه بر مزیتهای فوق میتواند عمر گرههای حسگر فعال را افزایش دهد. با توجه به کاربردهای متنوع ذکر شده، بهکارگیری روشهای هوشمند و الگوریتمهای ریاضی میتواند
زمینهساز تحقیقات گستردهتری در این حوزه باشند. از سوی دیگر استفاده از
این موارد در مسائل کاربردی مانند زندگی دیجیتالی، خانه هوشمند، مسیر
هوشمند و کسب و کار نوین میتواند موضوعات جذابی برای پژوهشهای آتی به شمار آیند.